دختر فاطمه ام

دختر فاطمه ام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ: إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ* إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ .
دختر فاطمه ام

دختر فاطمه ام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ: إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ* إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ .

اکنون در نبودنت...

اکنون در نبودنت قلب­هایمان از جا کنده شده و دل­هایمان آکنده از هراس، آتشی که با شهادتت در قلب­هایمان افروخته شد چگونه می­توان خاموش کرد؟! حتّی با این سیلی هم هنوز آرام نگرفته است. شاید اکنون می­توانیم بفهمیم که وطن پرستان واقعی، مدافعان حریم سرزمینشان هستند.

دلنوشته های من به شهید حاج قــــاســـم ســلــیــمــــانی



شاید مردم عراق و سوریه و لبنان و یمن و همه­ ی انسان های آزادی­ خواه دنیا، زودتر و بهتر از ما، شما را قهرمان ملی ایرانی شناختند. چرا که مزّه­ ی ناامنی را بیشتر چشیده بودند؛ ولی ما که در آرامش و رفاه و امنیت زندگی کرده و نامنی و ترس و وحشت دشمن را ندیده­ ایم، چگونه می­توانیم این وضعیت را حس کنیم؟!






دلنوشته های من به شهید حاج قــــاســـم ســلــیــمــــانی


  بسم الله القاصم الجبّارین

     تاریک است، تاریک و ظلمات، این شام به پایان نمیرسد؛ گویا از حادثه ای هولناک و غمی عظیم  آگاه است و نمی خواهد راهش را به پایان برساند. نیمی از شب نگذشته بود که ایران در عزای پدری مهربان، یاوری یاری رسان و قهرمانی از دیار دلیران غرق شد.

 

سردار دلها! در زمان بودنت آنقدر در آسایش و امنیت و غرور غرق بودیم که وجودت را هیچ­گاه حس  نکردیم و قدردان رشادت و مردانگی­هایت نبودیم.