دختر فاطمه ام

دختر فاطمه ام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ: إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ* إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ .
دختر فاطمه ام

دختر فاطمه ام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ: إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ* إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ .

دعا کنید

 



مولا جان! امشب از دور برایمان أمَّن یُجیبی بخوان و باز شفاعتمان کن که سخت محتاجیم...

دستانمان آنقدر خالیست که در شب ولادت امام زمانمان هدیه ای در خور شأنش پیدا نمیکنیم. نمیدانیم ولادتش را جشن بگیریم یا از فراقش شِکوِه و ناله کنیم.

برایمان دعا کنید آقا… دعا کنید که خداوند در راه یاری امام زمانمان، گام هایمان را استوار سازد و دل هایمان را تا ابد، به نور معرفتش زنده بدارد...

با استغفار و طلب بخشش از خداوند و سپس با حالت اضطرار.
دست به دعا برداشته و فقط ظهور او را از خدا خواهیم خواست که درمان تمام دردهای عالم است.

برگرفته از:  https://hosna.kowsarblog.ir/

ما خمینی هستیم


   روایت جالبی از سید حامد ملکوتی در کسوت رایزن فرهنگی ایران در سودان .

آقای ملکوتی عشق و ارادت یک جوان سودانی به امام (ره) را نقل می کند که:

در آغازین روزهای مأموریتم در کشور سودان ، به عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در خارطوم ، سخت مشغول فعالیت و کارهای متراکم روزانه خود بودم که تلفن همراهم زنگ زد. صدای جوانی به گوشم رسید که گفت : ((من خمینی هستم)).

شاید خوب متوجه نشدم یا باورم نشد یا به فکرم خطور نمی کرد که در قاره آفریقا کسی به من زنگ بزند و خود را ((خمینی)) معرفی کند.
از او پرسیدم اسمتان را متوجه نشدم اگر ممکن است دوباره تکرار بفرمائید. او مجدداً و با صدای رصا و پر طنین گفت: ((من خمینی هستم))
با شنیدن این جمله که خیلی برایم جالب بود و تازگی داشت، مشغول صحبت با او شدم و از او خواستم برای دیدار حضوری به رایزنی تشریف بیاورند.
و باز امروز، همانند روزهای دیگر در هوای بسیار داغ سودان، در دفتر کارم مشغول انجام امور و کارهای روزمره خود بودم که همکارم به من خبر داد: “خمینی آمده است و می خواهد شما را ببیند”
از جایم بلند شدم و برای استقبالش رفتم. جوان 28 ساله ، با چهره ای سیاه ، اما بسیار بشاش و شاداب و مصمم، در آستانه ورود به اتاقم ظاهر شد. او را در آغوش گرفتم وبه گرمی از او استقبال کردم و در همین لحظات که هنوز وارد گفتگو با او نشده بودم در ذهنم این جملات گذشت که: خدایت رحمت کند خمینی کبیر(ره). ای آقا ، ای مولا، ای رهبر عظیم الشأن، چه کرده ای با مردم دنیا و دلهای آنان که جوانان در اقصی نقاط کره خاکی و در جایی مثل سرزمین آفریقا و سودان، جوانان به عشق تو ، نام خود را خمینی می گذارند و با افتخار و سربلندی تمام خود را خمینی معرفی می کنند.
بعد از حال و احوال مرسوم با او گرم گفت و گو شدم و از او پرسیدم و علت نامگذاری اش به نام خمینی.
وآنچه در زیر می آید سؤال و جواب هایی است که بین ما رد و بدل شد و تقدیم حضورتان می شود.

- چرا نام شما خمینی است؟ آیا چنین اسمی در این منطقه و در آفریقا و سودان مرسوم است؟  ادامه مطلب ...

رمز پیروزی انقلاب



امام خمینی(ره) در معرفی انقلاب اسلامی و بیان رمز پیروزی آن فرمودند:

«… این قیام، قیام حق بر باطل بود، قیام عبودیت بر طاغوت بود، قیام انسانیت بر توحّش بود. رمز پیروزی ما در این بود که نهضت ما جنبه معنوی و اسلامی داشت…» این هدیه غیبی بود که [خداوند] به ما داد. این استقلالی که خدای تبارک و تعالی به ما داده و دست اجانب را کوتاه کرده، برای خاطر آن قدرت ایمان و وحدت کلمه بود».


پایگاه اطلاع رسانی حوزه





افتخار خاندان وحی



امام خمینی (ره):

فاطمه زهراسلام الله علیها زنی که افتخار خاندان وحی و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز

می درخشد، زنی که فضایل او  هم طراز فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بوده،

زنی که هر کسی با هر بینش درباره ی او گفتاری دارد و از عهده ی ستایش او برنیامده و احادیثی که از

خاندان وحی رسیده، به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزه ای نتوان گنجاند و دیگران هرچه

گفته اند، به مقدار فهم خود بوده نه به اندازه ی مرتبت او. پس اولی آن که از این وادی شگفت در گذریم.


(صحیفه نور، امام خمینی، ج12، ص72)